نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Hajj has long been of special importance among Muslims. Every year, hundreds of thousands of eager Muslims from all over the world travel to the holy land of Mecca and Medina and migrate with all their hardships and hardships. And the speakers are ready to perform the Hajj.
Hajj is one of the religious-political duties of Muslims and also a great spiritual conference that is held every year at the appointed time with its special rituals. This great duty, today, due to the time and place conditions, has had emerging issues that need to be studied and it seems that the jurisprudential study of various types of Hajj can be an effective step towards creating unity between Islamic religions.
There are jurisprudential differences between the types of Hajj, the Qur'an, individuals, religious acts and acts of worship, and the rituals of Hajj and Umrah between the Ahl al-Bayt and the followers of other Islamic sects; From ablution and time of prayer and call to prayer and iqamah and conditions of prayer to ihram and circumambulation and other acts and rituals. Although the basic framework of rituals and worships is the same among all Islamic religions, these slight differences in worship are questionable for any newcomer.
There have been various interpretations of this devotional-political act by scholars, and we see such interpretations in less cases of other devotions.
کلیدواژهها [English]
بررسی فقهی حج تمتع، قران و افراد
محسن رجبزاده[1]
چکیده
حج از دیرباز تاکنون از اهمیّت ویژهاى در بین مسلمانان برخوردار بوده است، همه ساله صدها هزار مسلمان مشتاق از گوشه و کنار جهان بسوى سرزمین مقدس مکّه و مدینه حرکت کرده و با تمامى سختیها و مشقّتها خود را به میقات مىرسانند و لبیکگویان آماده انجام فریضه حج مىشوند.
فریضه حج، یکی از فرایض عبادی- سیاسی مسلمانان و نیز همایش معنوی عظیمی است که همه ساله در موعد مقرر با مناسک ویژه خود برگزار میگردد. این فریضه عظیم، امروزه با توجه به شرایط زمانی و مکانی پیشآمده، دارای مسائل نوظهوری گردیده است که بررسی آنها لازم مینماید و به نظر میرسد بررسی فقهی انواع حج میتواند گام مؤثری در جهت ایجاد وحدت بین مذاهب اسلامی باشد.
تفاوتهایی است که از جهت فقهی بین انواع حج تمتع، قران، افراد و اعمال و عبادات شرعی و مناسک حج و عمره میان مذهب اهل بیت و پیروان دیگر مذاهب اسلامی مشاهده میکند؛ از وضو و وقت نماز و اذان و اقامه و شرایط نماز گرفته تا احرام و طواف و دیگر اعمال و مناسک. اگر چه چارچوب اصلی مناسک و عبادات در میان تمامی مذاهب اسلامی یکسان است، ولی همین تفاوتهای جزئی که در انجام عبادات وجود دارد برای هر تازه واردی سؤال برانگیز است.
دربارهی این عمل عبادى- سیاسى، از طرف دانشوران صاحبنظر، تعبیرهاى گوناگونى شده است که در کمتر موردى از عبادات دیگر، اینگونه تعابیر را مىبینیم.
واژگان کلیدی: حج، تمتع، قران، افراد، احرام، طواف.
طرح مسئله
حج در تمامی فرقههای اسلامی به مصداق یک فریضه مهم و واجب پذیرفته شده لذا براساس آیات قرآنی حج بر مسلمانان واجب میباشد، لذا هرکس که توانایی و استطاعت انجام آن را دارد باید عمل حج را انجام دهد. به همین خاطر است که تمامی فرقهها به مسئله حج اهمیت خاصی قائل شدهاند و بخشی از فقه آنها به موضوع حج اختصاص یافته است و همه ساله مسلمانان از فرقههای مختلف در مناسک حج در ایام ذیالحجه به مکّه مکرمه عزیمت نموده و اعمال و مناسک حج را بجا میآورند. خداوند در قرآن در آیه 97 سوره آل عمران میفرماید:
« وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً».
این آیه دلالت بر واجب بودن حج برای مسلمانان میباشد و در ادامه این آیه آمده «وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ» چنین استنباط میشود که خداوند ترک حج را از اعظم کبائر شمرده و در ردیف کفر آورده یعنی از تروک حج به کفر عمل تعبیر شده است که چیزی بدتر از آن نیست. همچنین در احادیث مختلف به موضوع واجب بودن حج اشاره شده است. از پیامبر بزرگوار اسلام تا سایر ائمه معصومین به این موضوع تأکید کردهاند. پیامبر اسلام میفرمایند: «به طواف پیرامون خانه خدا و بین صفا و مروه و رمی جمرات فرمان داده شده فقط برای برپایی یاد خدا.» امام علی (ع) میفرمایند: «و خداوند حج خانه خویش را به شما واجب کرده خانهای که آن را قبلهگاه مردم قرار داده است. حج گزاران همچون ازدحام چهارپایان به این خانه وارد میشوند و همچون روی آوردن کبوتران به آشیانه مشتاقانه به سوی آن میشتابند.»
خداوند سبحان حج را نشانه تواضع مردم در پیشگاه عظمتش و تسلیم پذیرش آن نسبت به عزّت و شکوهش قرار داده است و از بندگان خویش شنوایانی را برگزیده که دعوت الهی را لبیک گفته و سخن او را پذیرفتهاند و در جایگاههای پیامآوران الهی ایستادهاند و با (طواف خویش) شبیه فرشتگانی شدهاند که بر گرد عرش خدا در طوافند. در فقه اسلامی حج به سه نوع تقسیم شده است: 1- حج تمتع 2- حج قران 3- حج افراد.
بیان هر یک از این چند نوع حج در فقه شیعه و اهل سنت به صورت متعدد اشاره شده است. فرقههای مختلف نیز برای انجام هر یک در موارد فوق دستورالعملهای مختلفی را بیان کردهاند که البته در کلّیات آن با یکدیگر اختلافی ندارند ولی در مذهب شیعه و فرقههای حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی هر کدام در خصوص انجام این نوع حج دستورالعملهای مختلفی را بیان کردهاند که لازم است دیدگاههای مختلف هر یک از فرقههای مذهبی به صورت جداگانه در خصوص اعمال و مناسک حج مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد. اما به صورت اختصار هر کدام از انواع حج مطرح و سپس به صورت دقیق دیدگاههای هر فرقه در خصوص اعمال و مناسک حج با یکدیگر به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
1- مفهوم شناسی
الف- حج در لغت
واژه حج و مشــتقّات آن در قرآن کریم بیش از 20 بار آمده است: که دوازده بار آن حج و قصد سفر به خانه خدا منظور است. علمای لغت برای واژه حج معانی مختلفی را بیان کردهاند برخی حج را به معنی مطلق قصد آوردهاند «الحج: القصد مطلقاً» (نک: حسینی زبیدی، تاج العروس) در برخی حج را به معنی قصد زیارت آوردهاند. «أصل الحج القصد للزیارة» (نک: اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن) و بعضی نیز آن را به معنی قصـد هر چیزی معنی کردهاند. «الحجُّ فی اللغة: القَصد إلی کلّ شیء» (نک: ابن اثیر، النهایه، 218)
ب- حج در اصطلاح
حج در اصطلاح به معنی قصد بیت الله الحرام کردن و تشرّف به مکّه معظّمه به جهت انجام فریضه حج و اعمال و مناسک مخصوص است، فقهای اسلامی نیز بر این معنی اتفاق دارند. برخی از فقها در تعریف حج آن را مقید به زمان خاص نمودهاند و صاحب جواهر درتعریف حج هم قید زمان و هم قید بیت الله الحرام را آورده است. (همان، 220-219)
ج- تعریف لغوی مُحرِم
مُحرِم در لغت یعنی کسی که احرام حج بسته باشد، کسی که جامه احرام بر تن دارد. (نک: دهخدا) مُحرِم از ریشه حرم است و همانند واژه تحریم در زبان عربی به معنای منع و بازداشت خویش و یا دیگری، از کاری است. (نک: زارعی سبزواری)
د- تعریف اصطلاحی مُحرِم
مُحرِم کسی است که با نیّت انجام فریضه الهی حج، لباس احرام در بر کرده و تلبیه گویان (گفتن لبیک اللهمّ لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک»، دعوت خدا را لبیک گفته و برای جلب رضایت او از ارتکاب یک سلسله کارها، که پیش از این حلال بوده، پرهیز کرده و آن را بر خود حرام دارد.
2- احکام و شرایط حج
حج عملی است عبادی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... که قبل از اسلام نیز توسط مردم آن عصر و زمان انجام میشده است. تعابیری که در خصوص حج بیان شده، در مورد کمتر عبادتی ذکر گردیده، که این خود بیانگر اهمیت والای حج و جایگاه رفیع این فریضه الهی در قبل و بعد از دین مبین اسلام است هر چند از کیفیت حج قبل از اسلام و تغییراتی که طی مدت تشریع حج از جانب ابراهیم (ع) تا زمان رسول خدا (ص) رخ داده، اطلاع دقیقی در دست نیست. ولی به اجمال میدانیم که حج و زیارت و طواف کعبه در تمام دوره سال و در موسمی خاص قبل از اسلام نیز رایج بوده است. (نک: جمعی از صاحبنظران، 202)
خداوند متعال در سوره مائده آیه 97 میفرماید: « جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَاماً لِلنَّاسِ وَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَ الْهَدْیَ وَ الْقَلاَئِدَ » یعنی: خداوند کعبه را بیت الحرام قرار داد برای بپا داشتن ایمان مردم و حفظ مصالح خلق و ماه حرام را برای آسایش از جنگ و نیز قربانی را با علامت و بدون علامت، برای مردم برقرار داشت. قبل از اسلام نیز عمل حج در ماه ذیالحجه انجام میشده، لیکن طواف خانه، اختصاص به وقت معین نداشته است. در اسلام نیز وقت حج طبق کتاب و سنت به همان زمان مقرر در سابق، باقی ماند و عمره در تمام سال، مشروع و مستحب گردید (شانچی، 202).
در شریعت دین اسلام و به اتّفاق جمیع مذاهب اسلامی وجوب حج بر هر زن و مرد دارای شرایط، تنها یک بار در طول عمر واجب میشود. البته ممکن است به دلایل دیگر: همچون نذر هم واجب شود. گفتنی است تکرار آن در طول عمر مستحب است. (نک: جعفر پیشهفرد، 193)
3- ادله وجوب حج
با استناد به آیات وارده در قرآن، حج بر هر زن و مرد جامع الشرایط واجب است و ترک آن جایز نمیباشد. این آیات با نکات قابل توجهی که در خود نهفته دارد، مبین وجوب حج با تأکیدهای فراوان بر آن است از آن جمله:
خداوند در سوره حج آیه 27 میفرماید:«وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالاً وَ عَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ» (و مردم را دعوت عمومی به حج کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دور [به سوی خدا] بیایند.)
در روایتی از تفسیر (علی بن ابراهیم) آمده: هنگامی که ابراهیم چنین دستوری را دریافت داشت عرض کرد خداوندا، صدای من به گوش مردم نمیرسد، خدا به او فرمود: «علیک الاذان و علی البلاغ» تو اعلام کن و من به گوش آنها میرسانم ابراهیم (بر محل) مقام برآمد و انگشت در گوش گذارد و رو به سوی شرق و غرب کرد و صدا زد و گفت: ایها النّاس کتب علیکم الحج الی البیت العتیق فاجیبوا ربّکم. (ای مردم حج خانه کعبه بر شما نوشته شده، دعوت پروردگارتان را اجابت کنید.) و خداوند صدای او را به گوش همگان حتی کسانی که در پشت پدران و رحم مادران بودند رسانید، لبیک اللّهم لبیک! و تمام کسانی که تا روز قیامت در مراسم حج شرکت میکنند از کسانی هستند که در آن روز دعوت ابراهیم را اجابت کردند.(نک: مکارم شیرازی، 14/69)
روایات فراوانی نیز وجود دارد که به وضوح بر وجوب حج دلالت میکند از آن جمله:
پیامبر بزرگ اسلام (ص) درباره حج میفرماید: «آن که مستطیع باشد و انجام حج را به تأخیر اندازد تا بمیرد، خداوند او را در روز قیامت، یهودی یا نصرانی بر میانگیزاند.» (نک: حر عاملی، 11/ 32)
از امیرمؤمنان علیه السلام مرویست که فرمود: «... وَ فَرَضَ عَلَیکُم حَجَّ بَیتِهِ الحَرامِ ...» (همان، 11/15) «خدای سبحان بر شما حج بیشتر را واجب کرد، تا نشانه تواضع آنان در برابر عظمت خداوند و اذعانشان به عزتش باشد ... حجش را واجب و حقش را لازم و کوچ بدان جا را بر شما فرض کرد.»
در ماحصل این روایات میتواند آورد که: مذاهب اسلامی در حکم وجوب حج بر هر فرد مستطیع متفق القولند و اختلافی بر آن ندارند.
همچنینعلمای اسلام اجماع دارند که حج یک بار در عمر واجب است و تنها مخالف این قول شیخ صدوق است که میفرماید: کسی که مستطیع است هر سال بر او حج واجب است.
4- شرایط وجوب حج از منظر مذاهب اسلامی
مشهور فقهای اسلامی، بلوغ، عقل، حریت و استطاعت را شرط وجوب حج میدانند و بر غیربالغ، مجنون، عید و غیرمستطیع، واجب نیست. ولی در این که اسلام، شرط وجوب حج است یا صحّت حج، بین علما اختلاف است. (نک: محقق حلی، 1/229-224)
امامیه اسلام را شرط صحت میداند و حنبلیه و حنفیه شرط وجوب، شافعیه برای کافر اصلی شرط وجوب و برای مرتد شرط صحت میداند و مالکیه شرط صحت میداند. (نک: جزیری، 1/576-571 و موسوی خمینی، تحریرالوسیله،1/362-349) بنابراین اگر اسلام شرط صحت باشد، حج بر کافر واجب است، لیکن تا مسلمان نشده حجش صحیح نیست.
- ماههای حج از منظر مذاهب اسلامی
امامیه طبق نظر مشهورماههای حج را شوال، ذیقعده و ذیحجه میداند، حنبلیه شوال و ذیقعده و ده روز اول ذیحجه، حنفیه شوال و ذیقعده و ده روز اول ذیحجه (تا غروب روز عید قربان)، شافعیه شوال و ذیقعده و نه روز اول ذیحجه (تا طلوع فجر روز عید قربان) و مالکیه: شوال، ذیقعده و ذی الحجه را از ماههای حج میدانند.
شیخ طوسی در کتاب خلاف، فتوایی مانند فتوای شافعی دارد. اقوال دیگری نیز دربارهی «اشهر الحج» از فقهای امامیه نقل شده است. به نظر میرسد نزاع در اینباره چنان که صاحب جواهر (قدس سره) نیز معتقد است، لفظی است. (طوسی،خلاف، 1/417-411؛ طباطبائی یزدی، 2/542؛ محقق حلی، 1/229-224؛ موسوی خمینی، تحریرالوسیله، 1/362-349؛ جزیری، 1/576-571؛ ابن رشد قرطبی، 1/323-326؛ مغنیه، 1/303-229)
5- انواع حج
به طور کلی در همه فقهای مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی از سه نوع حج سخن به میان آمده است و در اقسام حج اختلافی وجود ندارد و آن سه قسم عبارتند از: الف: حج تمتع ب: حج افراد ج: حج قران
الف- حج تمتع (حجة الاسلام)
حج تمتع مرکب از دو عمل است: عمره تمتع، و حج تمتع. چنان چه خداوند عز و جل نیز در سوره بقره آیه 196 میفرماید: «وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلّهَ» (حج و عمره را برای خدا به پایان برسانید). در حج تمتع ابتدا اعمال عمره تمتّع انجام شده و پس از اعمال عمره تمتّع احرام حج تمتع بسته میشود. مذاهب نیز اتفاق دارند: که معنی تمتع آنست که حاجی باید در ماههای حج، اول اعمال عمره تمتع را انجام دهد و بعد از اتمام آن، اعمال حج تمتع را بجا آورد.(نک: مغنیه، 157)
از اول شوال تا قبل از ظهر روز نهم ذیحجه میتوان برای عمره تمتع محرم شد و از ظهر روز نهم باید برای حجهالاسلام احرام بست هر چند این عمل معمولاً در روز هشتم ذیحجه انجام میشود. محل احرام نیز مستحب است در مکه و مسجدالحرام و افضل است در حجر اسماعیل بسته شود. سپس به عرفات رفته و از زوال ظهر روز نهم تا غروب آفتاب در عرفات وقوف نموده و پس از غروب آفتاب از سرزمین عرفات خارج شده و وارد مزدلفه یا صحرای مشعر میشوند. از طلوع فجر تا سر زدن خورشید در مشعر وقوف کرده و آن گاه به منا میآید. در منا، جمره عقبه را که یکی از سه جمره است، با هفت ریگ «رمی» میکند. آنگاه قربانی کرده و در آخر سر میتراشد و با این کار از احرام خارج میشود. سپس به مکه مراجعت کرده و هفت بار طواف حج به جا میآورد و دو رکعت نماز طواف میگزارد. و سعی بین صفا و مروه میکند و پس از انجام این عمل، به منا باز میگردد. شب یازدهم و دوازدهم را در آنجا بیتوته میکند و در این دو روز هر سه جمره را رمیمیکند. بعد از ظهر همان روز یا روز بعد به مکه باز میگردد و با این عمل (طبق نظر مذاهب اهل سنت) حجش تمام میشود. لیکن به عقیده امامیه میبایست طواف دیگری بگزارد و نماز طواف به جا آورد. با این عمل که طواف نساء نامیده میشود تمام محرمات احرام حلال، و حج به پایان میرسد.(نک: مدیرشانچی، 15)
ب- حج قران و افراد
مذاهب اتفاق دارند که حج افراد آنست که حاجی باید اول حج (حجة الاسلام) بجا آورد و پس از اتمام آن، برای عمره و اعمال آن محرم شود. (نک: مغنیه، 157) هر یک از حج قران و افراد بر کسی واجب است که فاصله وی تا مکه کمتر از شانزده فرسخ باشد.(علامه حلی، ترجمه تبصرة المتعلمین،1/155) حج افراد، همچون قران، وظیفه اهالی مکه و کسانی است که فاصله محل سکونتشان تا مکه کمتر از دوازده یا 48 میل (بنابر اختلاف اقوال در مسئله) باشد. (نک: نجفی، 18/44-47).
- انتخاب نوع حج از دیدگاه فقهای مذاهب اسلامی
امامیه:تخییر میان اقسام نیست وظیفهی ساکنان دور (آفاق) تمتع و وظیفه ساکنان نزدیک (مکی) افراد یا قران است. (بنابر نظر مشهور فقیهان امامیه ساکنان دور از مکه از 48 میلی (16 فرسخ) و بیش از آن را گویند.)
حنبلیه: تخییر میان اقسام حج، ولی ترتیب در فضیلت: 1. تمتع 2. افراد 3. قران
حنفیه: تخییر میان اقسام حج، ولی ترتیب در فضیلت: 1. قران 2. تمتع 3. افراد
شافعیه: تخییر میان اقسام حج، ولی ترتیب در فضیلت: 1. افراد 2. تمتع 3. قران
مالکیه: تخییر میان اقسام حج، ولی ترتیب در فضیلت: 1. افراد 2. قران 3. تمتع ( ابن رشد قرطبی، 1/399-395؛ جزیری، 626-619؛ طوسی، الخلاف؛ 1/423-419؛ محقق حلی، شرایع 1/ 240-236؛ مغنیه، 1/ 322-319؛ علامه حلی، تذکره، 8/ 181-161)
6- ارکان و اعمال حج
حج دارای ارکان و افعالی است که حج گزار میبایست آن را به درستی به انجام رساند. افعال حج بر اساس حکم تکلیفی به واجب، مستحب، مکروه و حرام تقسیم میشود. ولی آنچه موجب اشکال در حج میشود ترک واجب و فعل محرمات است که موجب ثبوت کفاره یا بطلان حج میگردد که در این مقاله به آن پرداخته شده است. البته بین مذاهب اسلامی در ارکان و واجبات و محرمات حج اختلافی نیز وجود دارد ولی با توجه به موضوع این مقاله فقط به واجبات و محرمات و نظر مذاهب در آنها اشاره شده است.
- ارکان حج از منظهر فقهای مذاهب اسلامی
الف- امامیه ارکان حج را پنج عمل: احرام، وقوف به عرفه، وقوفه به مشعر، طواف زیارت و سعی میداند.
ب- حنبلیه ارکان حج را چهار عمل: احرام، طواف زیارت، سعی بین صفا و مروه و وقوف به عرفات میداند.
ج- حنفیه: معتقد است فقط دو عمل: وقوف در عرفه و طواف زیارت از ارکان حج است.
د- شافعی گفته: طواف، سعی صفا و مروه، وقوف به عرفات و ازاله شعر (حلق) از ارکان حج است.
مالکیه گفته ارکان حج شامل: احرام، طواف زیارت، سعی بین صفا و مروه، وقوف به عرفات است. (نک: جعفر پیشه فرد، 245)
7- واجبات حج
الف- امامیه: دراقوال امامیه واجبات حج سیزده مورد است که عبارتند از: احرام، وقوف به عرفات، وقوف به مشعر، رمی جمره عقبه، قربانی، حلق یا تقصیر، طواف زیارت، نماز طواف زیارت، سعی بین صفا و مروه، طواف نساء، نماز طواف نساء، بیتوته در منا (شبهای یازدهم و دوازدهم) و رمی جمرات.
ب- حنبلیه: حنبلیه اعمال واجب حج هفت مورد بیان کرده که عبارتند از: احرام در میقات، وقوف در عرفه تا غروب، مبیت در مزدلفه، بیتوته در منا، رمی جمرات به ترتیب، حلق یا تقصیر و طواف وداع.
ج- حنفیه: واجبات حج از نظر حنفیه پنج عمل سعی میان صفا و مروه، وقوف به مزدلفه، رمی جمرات، حلق یا تقصیر، زواف صدر میباشد.
د- شافعیه: در مذهب شافعی واجبات حج به پنج عمل احرام از میقات، حضور در مزدلفه، رمی جمرات، بیتوته در منا، اجتناب از محرمات احرام اشاره دارد.
ذ- مالکیه: واجبات حج از نظر مذهب مالکی شش مورد بوده که عبارتند از: نزول به مزدلفه، رمی جمره عقبه، نحر هدی، حلق یا تقصیر، بیتوته در منا و رمی جمرات. (همان)
امام على علیه السلام: حدود حج، چهار چیز است: احرام، طواف کعبه، سعى بین صفا و مروه، و وقوف در دو موقف (عرفات و مِنا) و آنچه متّصل و مربوط به این اعمال است. هر کس این حدود را ترک کند، واجب است کفّاره بدهد و دوباره حج کند. (نک: وسائل الشیعه، 8/168)
- تعداد افعال واجب در عمره تمتع از منظر مذاهب اسلامی
امامیه: پنج عمل: 1. احرام 2. طواف 3. نماز طواف 4. سعی 5. تقصیر اطرست؛
حنبلیه: چهار عمل: 1. احرام 2. طواف 3. سعی 4. حلق یا تقصیر
حنفیه: پنج عمل: 1. احرام 2. طواف 3. نماز طواف (به عنوان سنت مؤکد و واجب، نه فرض) 4. سعی 5. تقصیر.
شافعیه: شافعی دو قول دارد: 1. چهار عمل: احرام، طواف، سعی و حلق یا تقصیر. 2. سه عمل: احرام و طواف و سعی.
مالکیه: پنج عمل: 1. احرام 2. طواف 3. نماز طواف 4. سعی 5. حلق یا تقصیر.
به نظر حنبلیه و شافعیه، نماز طواف، سنت است و از واجبات محسوب نمیشود. (نک: کاشانی، 64 و 123؛ مرغیناتی، 10/288؛ ابن قدامه، الکافی، 11/1039 ؛ ابن قدامه، المقنع، 962-961؛ شیرازی، 11/850-848؛ مصری مزنی، 11/821؛ طوسی، الخلاف، 1/450؛ مغنیه، 1/372)
8- احرام
اولین عمل حاجی مــحرم شدن در میقات چهارگانه مکه مکرمه میباشد لذا بدون محرم شدن اعمال حج آغاز نمیشود. مرحوم علامه حلی آورده است که: احرام یعنی پرهیز از اموری چند برای آماده شدن عبادت پروردگار. (نک: علامه حلی، تبصرة المتعلمین،1/155) محل احرام برای حج تمتع، قران و افراد، مکه و محل سکونت شخص، بلکه افضل در مسجد الحرام است. مشهور فقهای امامیه واجبات احرام را سه عمل میدانند که عبارتند از: نیت، گفتن تلبیه چهارگانه، پوشیدن لباس احرام برای مردان. (همان)
الف- حکمت احرام
امام صادق علیه السلام: احرام، به خاطر حرم، واجب شد. (قمی، من لا یحضره، 2/195) امام رضا علیه السلام: همانا مردم، مأمور شدهاند که احرام ببندند، تا پیش از ورود به حرمِ امن خداوند، خشوع پیدا کنند و به چیزى از کارهاى دنیا و زینتها و لذّتهاى آن، سرگرم و مشغول نباشند و در راه آنچه به سوى آن آمدهاند، شکیبا باشند و با همه وجودشان رو به خانه خدا آورند.
ب- مواقیت احرام
به اتفاق جمیع مذاهب فقهی مسلمانان، میقاتها و مکانهای احرام عبارتند از: 1. ذوالحلیفه (مسجد شجره) 2. جحفه 3. وادی عقیق و ذات عرق 4. یَلَملَم 5. قرن المنازل 6. کسی که منزلش به مکه از میقات نزدیکتر است، همان منزلش میقات اوست. (نک: ابن رشد قرطبی، 1/329 و 328؛ جزیری، 1/ 579 و 578؛ جناتی، ص 225-223؛ محقق حلی، 1/ 242-241؛ مغنیه، 1/ 325-323؛ طوسی، الخلاف؛ 1/430-429؛ طباطبایی یزدی، 2/ 562-551).
ج- لباس احرام
لباس احرام برای مردان دو تکه پارچه ندوخته یا حوله است که یکی را ازار و دیگری را ردا گویند. این که لباس دوخته را از تن بیرون میآور: یعنی آن لباس گناه و عصیان را که تا کنون، تار و پود آن را بافتید و دوختید و در بر کردید، بیرون آورید وگرنه چه فرقی است بین لباس دوخته و نادوخته؟! (نک: جوادی آملی) پوشیدن دو لباس احرام از واجبات است. این لباس از جنس چیزی است که محرم در آن نماز میخواند: یکی را «ازار» (مانند لنگ) و دیگری را «ردا» قرار میدهد.(شهید اول، اللمعه الدمشقیه، 121) (زنان میتوانند در هر لباسی که بر تن دارند محرم شوند)
د- مستحبات احرام
مذاهب اسلامی در بسیاری از سنتها و مستحبات احرام، اشتراک فتوا دارند؛ مانند: 1. نظافت بدن 2. کوتاه کردن ناخن 3. ازالهی موهای زائد بدن 4. احرام بستن پس از نماز 5. غسل احرام که سنت است و از حائض و نفسا نیز صحیح است. (ابن رشد قرطبی، 1/341-339 و جزیری، 1/582-579 و محقق حلی، 1/348-245 و طوسی، خلاف، 1/433-431 و موسوی خمینی، مناسک حج، 150-138 و ابن قدامه، الکافی، 11/1004 و سید سابق، 1/ 485 و جناتی، 229 و علامه حلی، تذکره، 7/263-221)
و- واجبات احرام
امامیه: 1. نیت 2. تلبیه 3. پوشیدن لباس احرام برای مردان
حنبلیه: برای تحقق احرام، نیت کافی است و گفتن تلبیه همزمان با نیت واجب نیست، ولی سنت است.
حنفیه: 1. نیت 2. اقتران نیت به تلبیه یا مطلق ذکر، و یا تقلید و اشعار و سوق قربانی
شافعیه: احرام، نیت ورود در حج و عمره است و نیازی به تلبیه و سوق قربانی ندارد و گفتن تلبیه سنت است.
مالکیه: احرام ورود در ترک محرمات حج است و با نیت به تنهایی محقق میشود و اقتران آن به تلبیه یا تهلیل یا تقلید قربانی سنت است.
طبق فقه امامیه، محرم برای حج قران، مخیر است میان تلبیه یا اشعار و تقلید قربانی و هر یک را ابتدا انجام داد، دوّمی انجامش مستحب خواهد بود. همان
هـ - ذکر تلبیه
امامیه: لبیک اللهمّ لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک»
سایر مذاهب: به اجماع مذاهب اهل سنت، تلبیه رسول اکرم (ص) چنین بوده است: « لبیک اللهمّ لک لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک إنّ الحمد و النعمة لک و الملک لاشریک لک» ولیکن در این که آیا لازم است همین الفاظ گفته شود یا تبدیل آن و افزودن بر آن جایز است؟ اختلاف نظر وجود دارد. (همان)
- آداب ورود به مکّه و مسجد الحرام
امامیه: برای دخول به حرم، مکّه و مسجد الحرام باید غسل کرد و از باب بنی شیبه وارد شد و برای ورود به حرم و مسجد الحرام باید دعای مأثور را خواند.
به اتفاق مذاهب چهارگانه اهل سنت، غسل برای ورود به مکه سنت است. همچنین مستحب است، انسان روز وارد شهر مکه شود و مندوب است که در روز، لبیک گویان، با حالت خضوع و خشوع، از باب السلام وارد مسجد الحرام گردد و هنگام مشاهدهی بیت تکبیر و تهلیل گوید و دعایی را وارد شده بخواند.
گفتهاند: باب بنی شیبه امروزه مقابل باب السلام است. (نک: جعفر پیشه فرد، 209)
ی- محرمات احرام
چنانکه میدانیم بر افرادی که محرم شدهاند انجام کارهایی شرعاً حرام و ممنوع میباشد که بیشتر محظورات احرام مشترک میان زن و مرد محرم است.
10. کندن دندان جز در موارد ناچاری.
11. بیرون آوردن خون از بدن جز حجامت در موارد ضرورت.
12. کندن درختان و گیاهان خودروی حرم که همیشه حرام است.
13. سرمه کشیدن و حنا بستن برای آرایش.
14. اِدهان: روغن مالیدن به بدن جز برای درمان.
15. نگاه کردن به آیینه و مانند آن.
16. کشتن و انداختن جانوران بدن جز جانداران موذی خطرناک.
17. تزئین با انگشتری.
18. همراه داشتن سلاح جز برای حفاظت.
19. شکار صحرایی منطقه حرم که حرمتش دائمی است.
20. برداشتن مال پیدا شده در حرم جز برای تعریف و حفظ آن برای همیشه.
ر- محرمات اختصاصی مردان
ز- محرمات اختصاصی زنان
س- محرمات احرام به صورت شعر
ناخن و دندان و خون و مو جدا از تن حرام دهن مالی، صـید و استــمنا، جــدال در کـلام،
عقد و سرمه، آینه، قـطع گیاه، آلات حرب، پس دروغ و طیب و انگشتر، جماع و قتـل هامّ
مرد سایه نفکند بر سر، پا نپوشد، هم محیط زن نبنـــدد زیور و رو هم نپــوشد والســلام
9- طواف
طواف، از واجبات حج و واجب است که هفت دور انجام شود و از حجر الاسود، شروع و در همان نــقطه تمام شود. کعبه، در حال طواف، در سمت چپ، و حجر اسماعیل علیه السلام داخل در طواف قرار مىگیرد. طواف نباید از حدّ تعیین شده، خارج باشد. در طواف، اینها شرط است: نیّت، پىدرپى بودن، ختنه بودن مردان، طهارت از حَدَث و خَبَث و سِتر عورت. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «طواف، زینت کعبه است. (نک: قمی، جامع الاحادیث، 85) و همچنین فرمودند: خداوند، به طواف کنندگان، افتخار مىکند.» (خطیب بغدادی، 5/369 و اصبهانی، 8/216 و ابویعلی، 4/330 و هندی، 5/49 و احسائی، 1/96).
الف- طواف عمره تمتع
مذاهب اسلامی: کسی که برای عمره تمتع احرام بسته، واجب است طواف عمره تمتع انجام دهد و به نظر فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت، همان طوافی که برای عمره تمتع بجا میآورد، طواف قدوم او محسوب میشود.
- واجبات مورد اتفاق مذاهب اسلامی در مورد طواف عمرهی تمتع
1. هفت شوط بودن طواف 2. شروع و اختتام هر شوط به حجرالاسود 3. قرار گرفتن کعبه در طرف چپ طواف کننده 4. خروج از حجر اسماعیل و شاذروان در حال طواف.
از موارد پیش گفته، در مذهب حنبلیه، شافعیه و مالکیه با عنوان «شرایط طواف» یاد میشود، ولی در مذهب امامیه و حنفیه، آنها را «واجبات طواف» میخوانند. با این تفاوت که طبق اصطلاح حنفیه در معنای «واجب» و تفاوت آن با «فرض»، چنان که طواف کننده از حجرالأسود آغاز نکند یا کعبه را در طرف چپ قرار ندهد، تا زمانی که در مکّه است باید اعاده کند و اگر بازگشت، باید کفاره بدهد، ولی اعمالش محکوم به صحت است. همــچنین به نظر حنفیها؛ از هفت شوط طواف؛ در طواف زیارت، تنها چهار شوط آن رکن و فرض و بقیه واجب است و رکن نیست و اما در طواف قدوم و وداع، هیچ مقدار از اشواط آن فرض نیست و تمام هفت دور این دو طواف واجب است و کسی که چهار شوط از طواف وداع را ترک کند، باید قربانی کند و کسی که کمتر از آن را ترک کند، باید برای هر شوط صدقه دهد و اما در ترک اکثر یا اقل اشواط طواف قدوم چیزی نیست. (نک: کاشانی، 10/48-43؛ مغنیه، 1/363-358؛ جزیری، 1/594-590؛ خمینی، مناسک، 262-241) به نظر حنفیه فرق است بین واجب و فرض. از جهت فنی، امور چهارگانهی یاد شده را باید واجب نامید، نه شرط؛ زیرا این امور مقوم ماهیت شرعی طواف را تشکیل میدهند و به اصطلاح شطر آن محسوب میشوند نه شرط.
ب- واجبات مورد اختلاف در مورد طواف عمرهی تمتع
امامیه: در میان امامیه دو نظریه مطرح است: 1. لزوم طواف میان کعبه و مقام ابراهیم بوده و این فاصله را حد مطاف میشمردهاند. 2. طواف در دورتر از این حد کافی است، بویژه در صورت ازدحام جمعیت.
در نظر فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت، طواف حدی ندارد؛ ولی باید داخل مسجدالحرام باشد و خارج از آن جایز نیست. در مورد جواز طواف بر بام مسجد الحرام، فقهای اهل سنت اختلاف فتوا دارند. ولی طواف میان بیت و مقام را شرط نمیدانند، اگر چه برخی از آنها؛ مانند حنبلیها نزدیکی به کعبه را مستحب شمردهاند. (نک: محقق حلی، 1/267؛ جزیری، 1/594-590؛ موسوی خمینی، مناسک، 246؛ ابن قدامه، الکافی، 11/1033-1025؛ علامه حلی، تذکره، 7/93-92؛ شهید ثانی، 1/501)
- مستحبات مورد اتفاق طواف در مذاهب اسلامی
مذاهب اسلامی اتفاق دارند 1. بوسیدن حجرالاسود 2. استلام حجر الاسود 3. استلام رکن یمانی 4.اشتغال به ذکر و دعا در حال طواف از مستحبات طواف است. (نک: محقق حلی، 1/269 و جزیری، 1/594-592 و موسوی خمینی، مناسک، 318-316)
- نماز طواف عمره تمتع
امام باقر یا امام صادق علیهما السلام: دو رکعت نماز طواف واجب را جز کنار مقام ابراهیم علیه السلام سزاوار نیست بخوانى؛ ولى نماز طواف مستحب را هر جاى مسجد که خواستى، بخوان.(نک: کلینی، 4/424 و طوسی، تهذیب، 5/137 و حرعاملی، 13/426)
- سعی بین صفا و مروه
پس از بجا آوردن دو رکعت نماز طواف، سعى صفا و مروه واجب مىشود و هفت دور چرخیدن، در آن شرط است و واجب است که از صفا آغاز شود و در مروه پایان پذیرد. امام صادق علیه السلام: نزد خداوند، هیچ بقعهاى محبوبتر از محلّ سعى نیست؛ زیرا هر گردنکشى در آن، خوار مىشود. (نک: کلینی، 4/434 و صدوق، من لا یحضره، 2/196 و صدوق، علل شرایع، 433 و علامه مجلسی، 99/45)
- تعداد سعی
مذاهب اسلامی: در حج تمتع دو بار سعی؛ یکبار در عمرهی تمتع و یکبار در حج تمتع واجب است. همچنین در حج افراد نیز یکبار سعی در حج و یکبار سعی در عمره مفرده پس از آن لازم است، اما در حج قران، بنابر مذهب امامیه، دو سعی لازم است؛ مانند حج افراد، ولی بنابر تفسیر اهل سنت از قران، یک بار سعی بیشتر واجب نیست. به اعتقاد مذاهب اهل سنت، کسی که حج قران یا افراد انجام میدهد، طواف قدوم بر او مستحب است و پس از طواف قدوم، لازم نیست سعی صفا و مروه انجام دهد و چنانچه پس از طواف قدوم، سعی کرد، نباید حلق و تقصیر کند و باید در حال احرام باقی بماند و با انجام این سعی، دیگر لازم نیست پس از طواف زیارت، سعی دیگری انجام دهد. (نک: ابن قدامه، الکافی، 11/1040 و یحیی، 13 و قدوری بغدادی، 10/6-7 و جزیری، 1/596)
- تقصیر
امام صادق علیه السلام: اگر در عمره تمتّعى، چون از سعى فارغ شدى، از موى اطراف سر و ریش خود بزن و مقدارى از سبیلت را بچین و ناخنهایت را بگیر و مقدارى را براى حجّ خود، نگاه دار. چون چنین کردى، از احرام بیرون آمدهاى، از هر چه که از آن، احرام بسته بودى. پس هر قدر که خواستى، بَر گِرد کعبه، طواف مستحب کن. (نک: کلینی، 4/439 و طوسی، تهذیب، 5/157 و صدوق، من لایحضره، 2/375 و حرعاملی، 13/506)
- چگونگی تقصیر
امامیه: قدری از موی سر یا ریش یا شارب را کوتاه کند کافی است و احتیاط آن است که اکتفا به کوتاه کردن ناخن نکند.
حنبلیه: به اندازهی سر انگشت یا کمتر، از مو کوتاه کند کافی است.
حنفیه: مقداری بیش از سر انگشت، از مو کوتاه کند کافی است.
شافعیه: همین که صدق تقصیر و کوتاه کردن مو کند، کافی است.
مالکیه: زنان به اندازهی سر انگشت مو را کوتاه میکنند و مردان از نزدیکی ریشه مو، تمــام سر را کوتاه میکنند. (نک: کاشانی، 10/67؛ ابن قدامه، الکافی، 11/1039؛ شیرازی، 11/898؛ مغنیه، 1/371؛ علامه حلی، تذکره، 8/150)
این که در کتاب «الفقه علی المذاهب الخمسه» در باب حلق و تقصیر، کوتاه کردن تمام سر به احمد بن حنبل نسبت داده شده، و در مورد حلق مقدار ربع سر در مورد حلق و تعداد سه مو به شافعی نسبت دادهاند، درست است، ولی در مورد تقصیر جای تأمل دارد.
پس از اتمام عمره تمتع و با انجام تقصیر از لباس احرام خارج میشوند و آماده میشوند برای انجام اعمال حج تمتع که از هشتم ذی الحجه شروع خواهد شد.
- واجبات حج تمتع
- احرام
امام صادق علیه السلام: آن که عمره تمتّع انجام داده ... روز ترویه، براى حج، احرام مىبندد. (کلینی، 4/295؛ طوسی، تهذیب، 5/36؛ حرعاملی، وسائل، 11/221)
- وقوف در عرفات و زمان و مکان احرام حج
مذاهب اسلامی: پس از عمره تمتع، کسی که حج تمتع انجام میدهد، باید از مکه محرم شود. زمان احرام حج تمتع باید به گونهای باشد که وقوف در عرفه، در روز نهم ذی الحجه را درک کند، اگر چه مستحب است روز ترویه (هشتم ذی الحجه) احرام ببندد و عازم منی شود و شب نهم را در منا سپری کند. احرام حج از جهت واجبات، مستحبات و تروک احرام، تفاوتی با احرام عمره ندارد. به گفتهی شیخ طوسی و گروهی از فقهای اهل سنت اما در روز هفتم ذی الحجه، بعدازظهر در مکه، خطبه میخواند و به مردم فرمان میدهد که از صبح روز هشتم عازم منا شوند. این خطبه، یکی از خطبههایی است که در مناسک حج، سنت است. آن گاه امام با مردم نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشای روز هشتم و نماز صبح روز نهم را در منا میخواند و پس از طلوع خورشید عازم عرفه میشود.
به نظر اهل سنت، مستحب است نماز ظهر و عصر در روز ترویه، در منا خوانده شود، ولی در مذهب امامیه مستحب است (غیر از امام و امیر الحاج)، محرمی پیش از نماز ظهر و عصر از مکه خارج نشود. اما مستحب است امام، نماز ظهر و عصر ترویه را در منا بجا آورد. همچنین طبق مذهب امامیه، مستحب است زائر از مقام ابراهیم یا حجر اسماعیل احرام ببندد. احمدبنحنبل معتقد است: امام، روز هفتم خطبه نمیخواند.
طبق مذاهب امامیه هنگام ظهر روز عرفه، به نظر مشهور امامیه، افراد محرم باید لبیک را قطع کنند و به نظر فقهای اهل سنت حنبلیه و حنفیه و شافعیه تا زمان رمی جمرهی عقبه در روز عید قربان کند، لبیک را تکرار میکند و مالکیه هنگام ظهر روز عرفه،تلبیه را قطع میکند ولی کسی که در عرفه محرم شده باشد تا رمی جمرهی عقبه تکرار میکند. (نک: طوسی، خلاف، 1/485؛ موسوی خمینی، مناسک، 144)
- مستحبات وقوف در عرفات
در بیشتر مستحبات و آداب وقوف در عرفات، مذاهب اسلامی اتفاق نظریه دارند؛ مانند طهارت از حدث و مشغول بودن به ذکر و تهلیل و تحمید و ثنای الهی و فرستادن صلوات بر پیامبر (ص) و زیاد دعا خواندن، اگر چه از جهت حجم و کمیت و کیفیت، مستحباتی که در فقه امامیه آمده و ادعیه و نمازها و اذکاری که در متون فقهی و روایی امامیه مندرج است، به هیچ وجه قابل قیاس با متون فقهی مذاهب چهارگانهی اهل سنت نیست. کافی است مقایسه شود آنچه در فقه مذاهب اهل سنت آمده، با دعای عرفهی حضرت سید الشهدا (ع) و دعای عرفهی صحیفهی سجادیه، تا غنای معنوی و معرفتی و توحیدی مذهب اهل بیت (ع) آشکار گردد. (نک: جزیری، 1/599-597؛ علامه حلی، تذکره، 8/169).
- انجام مراسم برائت از مشرکین
پس از شهادت حجاج ایرانی در سال 1376 توسط عمّال سعودی مراسم برائت از مشرکین همه ساله در صبح روز هشتم ذی الحجه در صحرای عرفات برگزار میشود. در این مراسم سیاسی مخصوص ابتدا مناجات حضرت علی (ع) پخش و پس از قرائت قرآن و انجام دادن شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شعارهای وحدت گونه برای امت اسلامی پیام حضرت آیت الله خامنهای به زبانهای عربی و انگلیسی قرائت میشود.
- زمان کوچ از عرفات
پس از غروب خورشید، برای وقوف مشعر الحرام، امام همراه دیگر حجاج از عرفات کوچ میکنند. در حالیکه در هنگام حرکت، میانه روی و اقتصاد در راه رفتن و دوری از شتاب زدگی را مراعات میکنند و به ذکر و دعا و توجه به خداوند سبحان مشغول میشوند. (نک: شهید اول، دروس، 1/421؛ محقق حلی، 1/255؛ سید سابق، 1/525؛ ابن قدامه، الکافی، 11/1004؛ نمری قرطبی، 10/534؛ علامه حلی، تذکره، 8/194-193) برخی از مذاهب اهل سنت؛ مانند حنبلیه تصریح کردهاند که مستحب است پیش از امام کوچ نکنند.
- وقوف در مشعر الحرام
در سوره بقره، آیه 198 آمده است: (لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُوا فَضْلًا مّن رَّبّکُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مّنْ عَرَفتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْکُرُوهُ کَمَا هَدَ ل کُمْ وَإِن کُنتُم مّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالّینَ؛ اشکالى بر شما نیست که در پىِ فضل [و احسان] پروردگارتان باشید. پس چون از عرفات کوچ کردید، خدا را نزد مشعر الحرام یاد کنید و به یاد او باشید، آنگونه که شما را هدایت کرد و پیش از آن، از گمراهان بودید).
- نماز مغرب و عشاء شب عید قربان و چگونگی آن
مستحب است نماز مغرب و عشا را تا مزدلفه به تأخیر اندازد، اگرچه ثلث شب نیز بگذرد و دو نماز را با یک اذان و دو اقامه به صورت جمع بخواند و نوافل مغرب را پس از عشا بجا آورد و اگر از رسیدن به مزدلفه پیش از نصف شب ناتوان شد، نماز مغرب و عشا را بین راه بجا آورد اما از جهت قصر و اتمام، وظیفهاش مانند عرفات است.
- مستحبات وقوف در مزدلفه
به نظر همه مذاهب اسلامی، مستحب است: سنگ ریزههایی را که در منا باید رمی کند، از مزدلفه گردآورد؛ شب عید قربان را به عبادت و دعا به سر برد و پس از نماز صبح مشغول ذکر و حمد و ثنای الهی شود. کمی قبل از طلوع خورشید کوچ کند، بگونه ای که از وادی محسّر نگذرد. هنگامی که به وادی محسر رسید، با سرعت بیشتری حرکت کند. (موسوی خمنی، مناسک، 48؛ کاشانی، 10/298؛ نمری قرطبی، 11/502؛ مصری مزنی، 11/894 و 822؛ شیرازی، 11/1044؛ مغنیه، 1/387-386؛ ابن قدامه، الکافی، 11/502 و 894؛ علامه حلی،تذکره، 8/202) طبق مذاهب امامیه، قبل از طلوع خورشید شروع به کوچ میکند، ولی نباید تا پیش از طلوع از سرزمین مشعر الحرام خارج شود.
- فرود آمدن در منا
حاجیان، اندکى پیش از طلوع خورشید از مشعر الحرام راهى مىشوند تا به انجام دادن واجبات مِنا برسند که عبارت است از: رَمْى جَمَره، قربانى کردن و تقصیر یا حَلْق.
در سوره بقره آیه 200 آمده است: « إِذَا قَضَیْتُم مَّنسِکَکُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَذِکْرِکُمْ ءَابَاءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ رَبَّنَا ءَاتِنَا فِى الدُّنْیَا وَمَا لَهُ فِى الْأَخِرَةِ مِنْ خَلقٍ»: وچون آداب ویژه حجّ خود را به جاى آوردید، همانگونه که پدران خود را به یاد مىآورید، یا با یاد کردنى بیشتر، خدا را به یاد آورید و از مردم کسى است که مىگوید: «پروردگارا! به ما، در همین دنیا عطا کن»، حال آن که براى او در آخرت، نصیبى نیست).
الکافى- به نقل از زراره-: به امام باقر علیه السلام گفتم: تکبیر در ایّام تشریق، پس از نمازهاست؟ فرمود: «تکبیر در مِنا، بعد از پانزده نماز است و در شهرهاى دیگر، بعد از ده نماز. اوّلین تکبیر، پس از نماز ظهر روز عید قربان است که مىگوید:" اللَّه أکبر، اللَّه أکبر، لا إله إلّااللَّه و اللَّه أکبر، اللَّه أکبر، و للَّهالحمد، اللَّه أکبر على ما هدانا، اللَّه أکبر على ما رزقنا من بهیمة الأنعام". و براى این جهت، در شهرهاى دیگر، پس از ده نماز قرار داده شده که مردم، چون در کوچ اوّل حرکت کنند، مردم شهرها از تکبیر دست دارند و اهل مِنا تا وقتى در مِنا هستند، تا کوچ آخرین گروه، تکبیر بگویند».(نک: کلینی، 4/516؛ طوسی، تهذیب، 5/269 و 3/139؛ علامه مجلسی، 99/307)
- پاداش وقوف در مِنا
واجب است که حاجیان، شب یازدهم و دوازدهم ذى الحجّه را تا نیمه شب، در منا به سر ببرند و براى کسى که روز دوازدهم از منا کوچ نکند و هنگام غروب هنوز آنجا باشد، واجب است که شب سیزدهم را نیز در منا به سر ببرد.
- مناسک واجب منا در عید قربان
مذاهب اسلامی: براساس آنچه که پیامبر خدا در حجـه الوداع انجام دادهاند؛ سه عمل واجب، در روز عید قربان، در منا، باید انجام پذیرد: 1. رمی جمره عقبه 2. ذبح قربانی 3. حلق یا تقصیر. (نک: ابن رشد قرطبی، 1/652؛ مغنیه، 1/388-387؛ سید سابق، 1/527؛ شهید ثانی، 1/525؛ موسوی خمینی، مناسک، 444-408)
جنس و اندازه شنها باید به اندازه ریگ باشد و به غیر ریگ؛ مانند کلوخ و خزف (سفال) صحیح نیست و از جهت اندازه باید؛ مانند شن، ریز نباشد و زیاد بزرگ هم نباشد و باید سنگریزهها از حرم باشد، البته از مسجدالحرام یا مسجد خَیف جایز نیست و مستحب است از مزدلفه برداشته شود. به نظر مشهور، باید سنگها بکر باشد و پیش تر برای رمی از آنها استفاده نشده باشد.
- چگونگىِ سنگ زدن
در رَمْى جَمَره، نیّت خالص، شرط است و اینکه با هفت سنگریزه انجام شود و چیزهاى دیگرى که تفصیل آنها در کتابهاى فقهى آمده است. در رَمْى جَمَره، شش چیز، مستحبّ است: داشتن طهارت، دعا کردن هنگام تصمیم بر پرتاب سنگ، رعایت فاصله ده تا پانزده زراعى میان خود و جَمَره، انداختن به صورت پرتاب و دعا خواندن براى هر سنگ هنگام پرتاب، و پیاده بودن؛ هر چند که رَمْى سواره هم جایز است. در جَمَره عَقَبه، رو به جَمَره و پشت به قبله بودن و در غیر آن، رو به جمرات و رو به قبله بودن، مستحب است.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سنگ زدن به جَمَرهها، ذخیره روز قیامت است. (صدوق، من لایحضره، 2/214) و نیز فرمودند: هرگاه رَمْى جَمَرات کردى، براى تو نورى در قیامت خواهد بود. (نک: هندی، 5/78)
- واجبات رمی
الف- نیت ب- پرتاب کردن ج- اصابت به جمره د- تعداد سنگها (در روز عید قربان هفت سنگ به جمره عقبه میزند و روز یازدهم نیز هفت سنگ به جمره اولی، هفت سنگ به جمره وسطی و هفت سنگ له جمره عقبه؛ که 21 سنگ میشود و همین تعداد را در روز دوازدهم نیز تکرار میکند، این که باید به هر جمرهای هفت سنگ بزند؛ از جمله مسائل مورد اتفاق مذاهب اسلامی است، اگر چه از احمد بن حنبل نقل است که وی، پنج سنگ را نیز کافی شمرده است.) (نک: موسوی خمینی، مناسک، 412؛ جزیری، 1/599-602؛مغنیه، 1/390؛ محقق حلی، 1/258؛ ابن قدامه، 11/1052؛ سید سابق، 1/530) ه- پشت سر هم انداختن و- زمان رمی جمره عقبه
امامیه: از طلوع آفتاب تا غروب آن، وقت رمی جمرهی عقبه در روز عید قربان است، ولی کسانی که از رمی در روز معذورند، میتوانند شب انجام دهند. زنان که شب عید در مشعر وقوف اضطراری میکنند و وارد منا میشــوند، میتوانند همان شب عید، رمی کنند.
حنبلیه: پس از طلوع خورشید، رمی جمره عقبه مستحب است، ولی اول وقت رمی، بعد از نیمه شب است و اگر رمی را تا شب به تأخیر اندازد، تکلیفی ندارد، و کفاره بر عهدهی او نیست.
حنفیه: پس از طلوع خورشید رمی جمرهی عقبه مستحب است ولی زمان مجاز آن از فجر روز عید تا غروب آن است.
شافعیه: رمی پس از طلوع خورشید مستحب است، ولی اگر پس از نصف شب عید نیز رمی کند کافی است و چنانچه تا غروب رمی نکند و شب یا روز بعد رمی کند، تکلیفی ندارد و کفاره بر عهدهی او نیست.
مالکیه: از طلوع خورشید تا ظهر مستحب است، ولی از طلوع فجر تا ظهر، وقــت رمی است و تأخیر بعد از ظهر جز برای بیماران یا کــسی که فراموش کرده جایز نیست، ولی اگر تا غروب رمی کرد، کفاره واجب نیست، اما اگر شب یا روز بعد رمی کرد، باید کفاره دهد. (موسوی خمینی، مناسک، 498 و 415؛ کاشانی، 10/48-43؛ ابن قدامه، الکافی، 10/502 و 508 و 11/892 و 766؛ شیرازی، 11/896؛ نمری قرطبی، 10/502؛ ابن رشد قرطبی، 1/326-323)
چهار مذهب اهل سنت رمی پس از طلوع خورشید تا ظهر را مستحب شمردهاند. این استحباب در فقه امامیه ثابت نیست
- قربانى کردن
از اعمال واجب روز عید قربان در منا، قربانى کردن است و لازم است که قربانى، گاو، شتر و یا گوسفند باشد. سن و سلامت نیز در قربانى لازم است و باید حیوان قربانى، کامل باشد و خیلى بزرگسال و لاغر نباشد. هر کس که توانایى بر قربانى کردن ندارد، باید به جاى آن، سه روز روزه در ایّام حج و هفت روز روزه پس از برگشت از حج بگیرد.
- تراشیدن سر
پس از ذبح، حلق یا تقصیر واجب است و انتخاب هر یک از این دو، اختیارى است، مگر براى گروهى از افراد: اوّل، زنان که بر آنها تقصیر واجب است، نه حلق، و اگر حلق هم بکنند، مجزى نیست. دوم، صَروره، یعنى کسى که اوّلین بار حج انجام مىدهد، و بنابر احتیاط، باید حتماً حلق کند. در تقصیر، کوتاه کردن مقدارى از مو یا ناخن، کافى است و براى مُحرم، هر چه با احرام حرام شده، با حلق یا تقصیر حلال مىشود، جز زن و بوى خوش.
- مراحل تحلّل از احرام
امامیه: خروج از احرام حج، در سه مرحله انجام میگیرد:
1. پس از حلق یا تقصیر به جز زن و بوی خوش سایر محرمات احرام حلال میشود
2. با انجام طواف زیارت و نماز آن و سعی، بوی خوش حلال میشود.
3. با انجام طواف نسا و نماز آن، زنان بر او حلال میشوند.
به نظر همه مذاهب اهل سنت حتی مالکیه، تحلل از احرام در دو مرحله انجام میگیرد. به نظر حنبلیه، حنفیه و شافعیه آن دو مرحله عبارتند از: 1. پس از حلق یا تقصیر به جز زن، تمامی محرمات احرام حلال میشوند. 2. پس از طواف زیارت، زن نیز حلال میشود.
مالکیه: دو مرحله تحلل به نظر مالکیه عبارتند از: 1. پس از حلق یا تقصیر، به جز بوی خوش و زن، دیگر محرمات حلال میشود. 2. پس از طواف زیارت، بوی خوش و زن نیز حلال میشود. (علامه حلی، 8/344؛ موسوی خمینی، مناسک، 450؛ ابن قدامه، المقنع، 10/68 و 64- 11/674؛ طوسی، خلاف، 1/458؛ سید سابق، 1/527؛ مغنیه، 1/374)
برخی از حنفیه از قول شافعی نقل کردهاند که حلق یا تقصیر واجب نیست و با رمی جمره عقبه، تحلل از احرام حاصل میشود، چنان که با سعی صفا و مروه تحلل از احرام عمره حاصل میگردد.
- طواف زیارت
پس از خروج از منا زائرین به مکّه مکرمه مراجعه و طواف زیارت یا طواف حج تمتع را در مسجـدالحرام انجام میدهند. پس از مناسک منا در روز عید قربان، انجام طواف زیارت، از واجبات و ارکان حج است. طبق یک نظریه، آیه کریمه: «وَلیَطَّوفوا بالبَیتِ العَتیق» (حج: 29) بر این طواف تطبیق شده است. طواف زیارت از جهت شرایط و واجبات و کیفیت، حتی آداب و مستحبات، به جز نیت، با طواف عمره تمتع تفاوت ندارد و نظریات مربوط به مذاهب مختلف اسلامی که در طواف عمره تمتع گذشت، در اینجا نیز مطرح میشود. (نک: موسوی خمینی، مناسک، 463-462؛ سید سابق، 1/541؛ شهید ثانی، 1/543؛ شهید اول،دروس، 457؛ جزیری، 1/589؛ علامه حلی، تذکره، 8/347)
- نماز طواف زیارت
امامیه: نماز طواف از واجبات حج است و پشت مقام ابراهیم گزارده میشود.
حنبلیه: سنت است.
حنفیه: سنت مؤکد (واجب) است.
شافعیه: سنت است و نافله یا فریضهای دیگر کفایت از آن میکند.
مالکیه: واجب است، ولی گزاردن آن پشت مقام ابراهیم مستحب است.
نماز طواف زیارت مانند نماز طواف عمره تمتع است جز در نیت. (نک: شهید اول، دروس،457؛ جزیری، 1/594-590؛ موسوی خمینی، مناسک، 462)
- طواف نساء
طواف نساء و طواف زیارت، از واجبات حج است و چگونگى آن دو و نمازشان، مثل سایر طوافهاست. با بجا آوردن آن دو، مىتوان از احرام خارج شد، و زن هم حلال گردد.
- بیتوته در منا
زائرین در شب یازدهم و دوازدهم در منا بیتوته خواهند کرد و برای هر شب نیز نیت خود را مطرح و سپس برای روز یازدهم جمره وسطی و عقبی و در روز دوازدهم جمره سه گانه اولی وسطی و عقبی را به 7 عدد سنگ برای هر کدام رمی خواهند نمود و پس از آن ظهر منا را به سوی مکه ترک خواهند کرد.
- رمی ایام تشریق: رمی جمرات سه گانه در روزهای یازدهم و دوازدهم
مذاهب اسلامی: بر حجاج واجب است که روزهای یازدهم و دوازدهم، سه جمره اولی، وسطی و عقبه را رمی کنند و به هر یک از آنها هفت سـنگریزه بیندازند. به روزهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ذی الحجه «ایام تشــریق» میگویند؛ به این دلیل که عربها گوشتهای قربانی را در این سه روز خشک میکردند. (نک: عمید، 1/687)
- کوچ از منا در روز دوازدهم (نَفر اول)
طبق آیه شریفه « وَ اذْکُرُوا اللَّهَ فی أَیَّامٍ مَعْدُوداتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فی یَوْمَیْنِ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقى » (بقره: 202) به اتفاق مذاهب اسلامی پس از رمی جمرات، بعد از ظهر روز دوازدهم حاجیان میتوانند از منا کوچ کنند و نفر قبل از ظهر جایز نیست؛ به این نفر، نفر اول گویند. از حکم جواز نفر اول چند گروه استثنا شدهاند. (نک: موسوی خمینی، مناسک، 483؛ علامه حلی، تذکره، 7/372-371؛ سید سابق، 1/535؛ ابن قدامه، الکافی، 11/1054 و 904، شیرازی، 11/850-848؛ طبرسی، 1/299)
از احمد بن حنبل نقل شده: سزاوار نیست کسی که میخواهد در مکه ساکن شود، در نفر اول کوچ کند. همچنین مالک گفته است: کسانی که اهل مکه هستند و عذری ندارند، در نفر اول کوچ نکنند.
- خطبه امام پیش از نفر اول
یک خطبه در بعدازظهر روز دوازدهم مستحب است. در خطبه پیش از نفر اول، امام، مناسک حج از جمله تخییر میان تعجیل یا تأخیر در کوچ را به حجاج آموزش میدهد و با آنها خداحافظی میکند.
- عمره مفرده
عمره مفرده در همه ماههای سال در مکه مکرمه توسط مسلمانان انجام میشود ولی در کیفیت اجرای اعمال بین شیعه امامیه و اهل سنت تفاوت هایی وجود دارد.
- اعمال واجب عمره مفرده از نظر فقهای امامیه و اهل سنت
امامیه: 1.محرم شدن در میقات 2. لبیک گفتن 3. طواف 4. نماز طواف 5. سعی بین صفا و مروه 6. تقصیر 7. طواف نساء 8. نماز طواف نساء
همه فرقههای اهل سنت: 1. محرم شدن در میقات 2. طواف قدوم یا طواف تحیّت 3. نماز طواف 4. سعی بین صفا و مروه 5. تقصیر (نک: موسوی خمینی، مناسک، 316-315؛ ابن رشد قرطبی، 1/346-345؛ جزیری، 1/589؛ شهید اول، دروس، 401-400؛ طوسی، مبسوط، 1/351؛ مغنیه، 1/354)
- طواف قدوم
اهل سنت اولین طوافی را که شخص محرم پس از ورود به مکه و پیش از وقوف به عرفات انجام میدهد، «طواف قدوم» یا «طواف تحیّت» مینامند، چون شبیه نماز تحیت مسجد است. طبق نظریهی مذاهب چهارگانه اهل سنت، برای مُفرِد (به جا آوردندهی حج) که از خارج وارد مکه میشود، و برای وقوف به عرفات وسعت وقت دارد، انجام طواف قدوم سنت است، به نظر فقهای امامیه هم برای مفرد و قارِن (کسی که حج اِفراد و حج قِران انجام میدهد) پیش از وقوف به عرفات، انجام طواف، مستحب شمرده شده است، اگر چه مشهور امامیه، اصطلاح طواف قدوم را به کار نبردهاند و تنها برخی از آنها؛ مانند شیخ طوسی در مبسوط از آن نام بردهاند. ضمناً در عمره تمتع و عمره مفرده، انجام طواف مستحب پیش از طواف واجب، میان امامیه محل اختلاف است. (همان)
- طواف زیارت
مذاهب اسلامی: طواف زیارت یا طواف افاضه، بر تمام حجاج؛ اعم از متمتع، یا قارن یا مفرد، واجب است و باید پس از اعمال روز عید قربان آن را انجام دهند. طبق نظریهی تفسیری، آیه 29، سوره حج « ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتیقِ» اشاره به این طواف دارد. ابن رشد قرطبی، 1/346-345؛ جزیری، 1/-589-590؛ مغنیه، 1/353)
- طواف نساء
امامیه: در عمره مفرده و اقسام سه گانهی حج، واجب است طواف نساء انجام شــود و با انجام آن، زنان حــلال میشوند. مذاهب چهارگانه اهل سنت، منکر طواف نساء هستند و از آن، نه به عنوان واجب و نه به عنوان مستحب نام نبردهاند و زنان را با طواف زیارت حلال میشمارند. (نک: موسوی خمینی، مناسک، 506 و 508؛ ابن رشدقرطبی، 1/344؛ جزیری، 1/589؛ شهید اول، دروس، 401-400؛ طوسی، مبسوط، 1/351؛ مغنیه، 1/354؛ ابن قدامه، کافی، 11/1040؛ مرغیناتی، 10/278؛ نمری قرطبی، 10/505؛ شیرازی، 11/904)
- طواف وداع
امامیه و مالکیه: مستحب است. حنبلیه و حنفیه: واجب است. شافعیه: دو قول است: واجب و مستحب. (همان)
- طواف مستحب
علاوه بر طوافهایی که گفته شد، «طواف مستحب» که میتوان در مدت اقامت در مکه آن را انجام داد. (همان) طبق مذهب امامیه در هر شبانه روز گزارده ده مرتبه طواف، مستحب است.
- حلق یا تقصیر در عمره مفرده
امامیه: زنان باید تقصیر کنند، ولی مردان میان حلق یا تقصیر مخیرند.
مذاهب چهارگانه اهل سنت در اعمال عمره (تمتع یا مفرده) و حج، بر مردان معتقد به تخییر میان حلق و تقصیر میباشند، اگرچه حلق را افضل و برتر میدانند. (نک: موسوی خمینی، مناسک، 100-101؛ نمری قرطبی، 10/534؛ کاشانی، 10/65) ظاهراً فقهای امامیه نیز به افضلیــت حلق در عمرهی مفرده فتوا میدهند؛ چنانکه بعضی از آنها تصریح کردهاند.
نتیجهگیری
مذاهب اتفاق دارند که حج سه نوع است: تمتع،[2] قران و افراد.
1. حج تمتع: که احمز و افضل انواع حج از منظر امامیه و حنبلیه میباشد شامل انجام مناسک عمره و حج با هم به وسیلهی یک شخص میباشد. در این حج به اتّفاق جمیع فقها جز حنفیان، احرام بستن از میقاتها به عنوان عمره در ماههای حج، و سپس بجا آوردن اعمال حج واجب است که اگر حج گزار مقیم مکّه نباشد قربانی بر او واجب است، که اگر نداشت باید ده روز روزه بدل هَدی بگیرد و چون حاجی پس از فراغ از اعمال عمره از پاداش و ثواب آن بهرهمند و مُحِل میشود و میتواند از لذائذ مادی بهرهمند گردد، حج تمتع نامبردار است. البته به عقیده امامیه حج تمتع وظیفه اختصاصی آفاقی (غیرمکی) یعنی کسی است که محل اقامت او در شعاع بیش از شانزده فرسخی مکه یا مسجدالحرام حدود هشتاد و هشت کیلومتری آن باشد که با احرام بستن از یکی از میقاتهای پنجگانه مسیر یا محاذی آنها به عنوان عمرهی حج همراه با قصد قربت، آن هم در ماههای حج شروع میشود. اما بومیان و مجاوران شهر مکه موظف به انجام حج قران یا افراد میباشند.
ولی مذاهب اربعه ساکنان مکه را در اختیار هر یک از انواع سه گانه حج آزاد میدانند جز آنکه ابوحنیفه حج قران و تمتع را برای مکیان مکروه میداند و حنفیان برخلاف مذاهب دیگر احرام بستن عمره و حج تمتع را در غیر ماههای حج و نیز در غیر میقاتهای تعیین شده صحیح میدانند. اگرچه احرام بستن در اشهر حج و مواقیت معلوم را افضل و سنت مؤکده و مرتکب غیر آن را آثم و گناهکار میشمارند.
بنابراین به فتوای پیشوایان مذاهب اربعه حج گزار چه مکی باشد و چه آفاقی [کسیکه جای اقامتش با مسجدالحرام 48 میل یا به عقیده طبرسی 12 میل فاصله داشته باشد] در انتخاب هر یک از سه نوع حج مخیر است.
فقیهان اهل سنت به اتفاق جمع میان حج و عمره را با یک احرام جایز میدانند، و آن را نیز حج قران میخوانند. و حنفیان به لزوم دو طواف و دو سعی در این نوع قران رای دادند و بقیه مذاهب یک سعی و یک طواف را کافی دانستهاند. ولی امامیه جمع میان حج و عمره را با یک احرام حتی در حج قران مصطلح جایز نمیدانند. امامیان تنها در صورتی که شخص ذوالمنزلین و دو وطن داشته باشد و زمان اقامت او در هر دو یعنی مکه و آفاق، برابر باشد مخیر میدانند. و حج تمتع را بر آفاقیان واجب تعیینی دانستهاند. البته تحقق مقیم یا مجاور مکه بودن منوط به دو سال سکونت اختیاری یا از روی ناچاری در آن سرزمین است. (نک: موسوی، 553) ولی در اینکه کدام یک از انواع سه گانه حج افضل و برتر است اختلاف نظر وجود دارد. البته احکام مزبور در حج واجب اصلی یعنی حجت الاسلام جاری است، اما اگر حج مستحبی باشد، یا واجب به وصیت و نذر مطلق بدون تعیین نوع حج واجب باشد مکلف در انتخاب هر یک از انواع حج مختار است، گرچه حج تمتع افضل است. (نک: جزیری، 1/651-647؛ صالح، 16-15؛ عتر، 198-196؛ مغنیه، 1/206)
به فتوای امامیان برای تأخیر یا تقدیم اعمال عمره عدول اهل آفاق از حج تمتع به قران یا افراد و یا برعکس آن، برای اهل مکه تنها در صورت اضطرار و ناچاری مانند ضیق وقت یا ترس از حیض، همواره جایز است.(نک: نجفی، 20/449 و 18/72)
2- حج قران: که افضل حج از منظر حنفیه میباشد، از نظر امامیان وظیفه ساکنان مکه و اطراف آن تا شانزده فرسخ شرعی است که حج همراه با عمره بجا آورده میشود و حاجی به هنگام نیت احرام عمره در ماههای حج از میقاتها و ضمن تلبیه گفتن با اشعار یا تقلید قرانی را با خود همراه میسازد و به دلیل سَوق هَدی قِران که به معنای مقارن است، حج قران نامبردار میباشد. بنابراین اگر حاجی از اعمال عمره فراغت یافت همه چیز بر او حلال میشود سپس مجدداً احرام حج قران میبندد و پس از اتمام اعمال آن مُحلّ میشود و اگر پیش از اتمام عمره به حج محرم شود عمرهاش باطل و حجش به حج افراد تبدیل میگردد. ولی جمهور اهل سنت معنای قران را به هم پیوستن اعمال حج و عمره با یک احرام میدانند، بنابراین ناسک در وقت بستن احرام به نیت حج و عمره با هم لبیک میگوید یا با نیت عــمره در ماههای حج محرم میشود و پیش از طواف، اعمال حج را بر آن داخل مینماید.
اگرچه بقیه مذاهب قائل به جواز ادخال حج به عمره میباشند. ولی شافعی در فتوای جدیدش به عدم جواز ادخال عمره بر حج حکم داده است. اما امامیان جمع بین احرام حج و عمره را جایز نمیدانند و نیز داخل کردن اعمال حج بر عمره و نیز برعکس آن را جایز نمیدانند. بلکه هر یک مستقل و احرام و احکام جداگانه دارند.
3- حج افراد یا مفرده: که افضل حج از منظر شافعیه و مالکیه میباشد، به اتفاق تمامی مذاهب حاجی مفرد با احرام بستن برای حج تنها در اشهر حج و از میقات، حج میگزارد و پس از فراغت از اعمال حج به عنوان عمرهی مفرده؛ محرم میشود و اعمال آن را بجا میآورد، و علت نامگذاری آن به افراد اینست که اعمال حج افراد و عمره مفرده مستقل جدای از هم میباشند و حج گزار هَدی یا قربانی را با خود قرین و همراه نمیسازد.
در اقوال امامیه احرام، وقوف به عرفات، وقوف به مشعر، رمی جمره عقبه، قربانی، حلق یا تقصیر، طواف زیارت، نماز طواف زیارت، سعی بین صفا و مروه، طواف نساء، نماز طواف نساء، بیتوته در منا (شبهای یازدهم و دوازدهم) و رمی جمرات از واجبات حج است ولی حنبلیه: احرام در میقات، وقوف در عرفه تا غروب، مبیت در مزدلفه، بیتوته در منا، رمی جمرات به ترتیب، حلق یا تقصیر و طواف وداع را از واجبات میداند و حنفیه پنج عمل سعی میان صفا و مروه، وقوف به مزدلفه، رمی جمرات، حلق یا تقصیر، زواف صدر و شافعیه پنج عمل احرام از میقات، حضور در مزدلفه، رمی جمرات، بیتوته در منا، اجتناب از محرمات احرام و مالکیه شش مورد نزول به مزدلفه، رمی جمره عقبه، نحر هدی، حلق یا تقصیر، بیتوته در منا و رمی جمرات را از واجبات میدانند.
|
[1] - دانشجوی دکتری حقوق خصوصی ، مدرس دانشگاه آزاد واحد تهران شمال و دانشگاه علامه طباطبایی
[2] - ولی عمربن خطاب، حج تمتع را نهی و حج را منحصر به قران و افراد کرد و گفت: دو متعه در زمان حضرت رسول خدا بود و من آن را حرام میکنم. هر کس متعه زنان و متعه حج را بخواهد «یعنی حج تمتع» آنها را مجازات میکنم. عدهای از علمای اهل سنت او را مــعذور کردهاند که او نمیخواست بیت الله الحرام از زائرین در غیر ماههای حج بیهوده بماند.
منابع و مآخذ
*قرآن
9.برقی قمی، احمد بن محمد، المحاسن، 1413 هـ ق، تحقیق: سید مهدی رجائی، مجمع العالمی لأهل البیت، ج 2.
10. جعفر پیشه فرد، مصطفی، درسنامه درآمدی بر فقه مقارن، 1389هـ ش، نشر معاونت امور روحانیون بعثه مقام معظم رهبری، تهران، چ اول.
11. جمعی از صاحبنظران، حج (مجموعه مقالات)، 1361هـ ش، چاپ وزارت ارشاد، مقاله حج پیغمبر (ص)/ کاظم مدیر شانچی)
12. جناتی، محمد ابراهیم، 1411ه ق، الفقه المقارن، مجمع شهید صدر، قم.
13. جوادی آملی، عبدالله، بی تا، عرفان حج، نسخه الکترونیکی، اقتباس از سایت www.hadj.ir/book1/5.htm
14. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، 1403 هـ ق، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 8.
15. حسینی زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس، بی تا، اقتباس از نرم افزار فرهنگ لغت عربی.
16. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد أو مدینة الاسلام، 463 هـ ق، المکبة السلفیة، مدینه، ج 5.
17. دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، 1377هـ ش، دانشگاه تهران، تهران، چاپ دوم، اقتباس از سایت www.loghatnaameh.org
18. زارعی سبزواری،عباسعلی، پرتوری از اسرار حج، بی تا، مؤسسه تحقیقات ونشر معارف اهل البیت (ع)، نسخه الکترونیکی www.askquran.com
19. سجستانی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، بی تا، دارالفکر، بیروت، ج 2.
20. السید سابق، فقه السنه، 1419 هـ ق، دارالفکر، بیروت، لبنان، چاپ اول، ج 1.
21. عاملی (شهید اول)، محمد بن مکی، اللمعه الدمشقیه، 1431 هـ ق، دارالناصر، قم.
22. ____، محمدبن مکی ، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، 1417 هـ ق، مؤسسه نشر اسلامی، قم،چاپ دوم.
23. عاملی (شهید ثانی) ، زین الدین بن علی، الروضة البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، 1424 هـ ق، مجمع الفکر الاسلامی، قم، ج 1، چاپ اول.
24. شیرازی، ابراهیم بن محمد، المهذب (فقه شافعی)، المصادر الفقهیه، 1422 هـ ق، بیروت، چ اول، ج 11.
25. صالح محمد صالح، دلیل الحاج المصور، 1393 هـ ق، دارالثقافه، مکه.
26. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی مع تعالیق الامام الخمینی، 1399 هـ ق، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، مکتبه علمیه اسلامی، تهران، ج 2.
28.الطبرسی، ابوعلی الفضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، 1408هـ.ق، دارالمعرفه، بیروت، ج 1.
27. طوسی، ابوجعفر محمدبن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیة، 1387 هـ ق، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، تهران، ج 1.
28. _____، الخلاف، 1407 هـ ق، مؤسسه نشر اسلامی، ج 1.
29. _____، تهذیب الأحکام، 1407 هـ ق، دار صعب، بیروت، ج 5.
30. عتر، نورالدین، بی تا، الحج و العمرة، بی جا.
31. علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقها، 1422هـ ق، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم، چ اول، ج 7.
32. _____، ترجمه و شرح تبصره المتعلمین فی أحکام الدین، 1369هـ ش، ترجمه ابو الحسن شعرانى، چ پنجم، ج1.
34.علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، 1403 هـ ق، دار احیاء التراث العربی، بیروت،ج 99.
35.عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، 1382هـ ش، انتشارات امیرکبیر، تهران، چ 9، ج 1.
36.فاکهی، محمد بن اسحاق، أخبار مکّة فی قدیم الدهر و الحدیثه، 1411هـ ق، تحقیق: رشدی صالح ملحس، منشورات شریف رضی، قم، ج 1.
33. قدوری بغدادی، احمد بن محمد، المختصر و المعروف به الکتاب (الفقه الحنفی)، المصادر الفقهیه،1422 هـ ق، چ اول، ج 10.
34. قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجة، 1395 هـ ق، تحقیق: محمد فواد عبدالباقی،دار احیاء تراث، بیروت، ج 2.
35. قشیری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، 1398 هـ ق، دارالفکر، بیروت، ج 2.
36. قمی، جعفر بن احمد، جامع الأحادیث، 1413 هـ ق، تحقیق: سید محمد حسینی نیسابوری، مؤسسه طبع و نشر التابعة للحضرة الرضویة المقدسة، مشهد، چ اول.
37.قمی، صدوق، محمد بن علی بن بابویه، علل الشرائع، 1385 ق، مکتبة الحیدریه، نجف.
37. ______، من لا یحضره الفقیه، 1410 هـ ق، بنیاد فرهنگ اسلامی کوشانپور، قم، ج 2.
38. کاشانی، علاءالدین بن مسعود، بدائع الصنایع (الفقه الحنفی)، المصادر الفقهیه، 1422 هـ ق، بیروت، ج 10،چاپ اول.
39. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافى، 1362 هـ ش،تحقیق علی اکبر غفاری، انتشارات اسلامیه، تهران، ج 4.
40. محقق حلی، جعفربن حسن، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، 1403 ق، دارالاضواء، بیروت، ج 1.
41. مرغیناتی، علی ابن ابی بکر، الهدایه (فقه حنفی) المصادر الفقهیه، 1422 ق، بیروت، چ اول، ج 10.
42. مصری مزنی، اسماعیل بن یحیی، مختصر المزنی (فقه شافعی)، المصادر الفقهیه، 1422 ق، بیروت، چاپ اول، ج 11.
43. مغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذهب الخمسة، 1407هـ ق، بیروت، ج 1.
44. مکارم شیرازی، ناصر، 1376هـ ش، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج 14، چ 6.
45. موسوی خمینی، سید روح الله، بی تا، تحریر الوسیله، مطبعة الآداب، نجف، ج 1.
46. ________، مناسک حج با حواشی مراجع، 1385 هـ ش، نشر مشعر، تهران.
47. موسوی، سید رضا، آشنایی با مراسم عبادی مذاهب خمسه، 1386 هـ ش، چاپ و انتشارات دانشگاه فردوسی، مشهد، چ 1.
48. الموصلی (ابویعلی)، احمد بن علی، مسند أبى یعلى، 1408 هـ ق، دارالقبله، جده، ج 4.
49. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، 1981 م، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج 18.
50. نمری قرطبی، یوسف بن عبدالله (فقه مالکی)، الکافی فی فقه اهل المدینه، 1422 هـ ق، المصادر الفقهیه،چاپ اول، ج 10.
51. نیسابوری (ابن خزیمه)، محمد بن اسحاق، صحیح ابن خزیمة، 1412 هـ ق، تحقیق محمد مصطفی اعظمی، ج 4.
52. هندی، علی متقی، کنز العمّال فی سنن الاقوال و الافعال، مکتب التراث الاسلامی، 1397 هـ ق، بیروت، ج اول، ج 5.
53.یحیی، یحیی بن ابراهیم، رسائل الحجاج و المعتمرین، 1420 ق، دارالمسلم، ریاض، چ 3.